سارا راه انجام
چیدمانهای مدولار ایده مرکزی سری فسیلها هستند. ایدهای که یادآور قفسهها و ویترینهای موزهای است .قفسه های که به جز نگهداری از اشیا آنها را در موقعیت علم و شئ دیدنی قرار میدهد. هنر نیز در واقع چنین محتوایی را به شکل ناپیدا منتقل کرده است. اثر هنری روند دانش و منطق روزگار خود را ثبت میکند همانطور که فسیلها دادههای دوران زمینشناسی را ناخواسته منتقل میکنند. مکان، سفر، مهاجرت و وضعیت انسان معاصر ایدههای اولیه من برای ساخت این اثر بود. من بعنوان آرتیست سه ماه در ایلینوی شیکاگو ساکن بودم برای برگزاری نمایشگاه و بعد به کشور خودم ایران بازگشتم و بعنوان مسافر با دغدغههایی مواجه شدم. مهاجرت! مکان! تفاوتها! معیارها! بازگشت! من میوههایی را انتخاب کردم که مختص این منطقه بودند و آنها را به کشورم بردم و به مجسمه تبدیل کردم و در سفر بعدیم آنها را به عنوان آرت با خودم به آمریکا میآورم. شاید تجربهای که هر انسان بعد از سفر و دیدن تفاوتها و دیدگاهها و شرایط متفاوت اقلیم و زندگی انسانها دارد شبیه به همین کار سمبولیک من است .انسان در مواجه با سفر، مکان جدید و مهاجرت تبدیل به ورژن متفاوتی از خود میشود. و من در واقعه این پروسه را به حجم تبدیل میکنم. باکسهایی که از آثار موزهها الهام گرفته شده و این تغییر و تبدیل شدن اینقدر باارزش و مهم هست که حالا در موزه نگهداری میشود.
صفحه 1 از